نفت؛ قربانی سوءمدیریت، اما در جایگاه متهم!
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۵۲۷۷۷
حمیدرضا شکوهی در روزنامه اعتماد نوشت: پنجم خرداد، روز مسجدسلیمان، سالروز کشف نفت در مسجدسلیمان و اولین چاه نفت ایران است. کشوری داریم که منابع نفت و گازش هنوز هم میتواند موتور محرکه اقتصاد باشد، اما چهار دهه است به جز دو مقطع خیلی کوتاه، تولید نفتمان به روزی ۴ میلیون بشکه هم نرسیده و به عنوان دومین منبع گازی جهان، گازمان کفاف نیاز داخلی را هم حتی نمیدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشکل اول موجب شده بارها در راستای ضرورت کاهش اتکا به نفت و درآمدهای نفتی، شعارهای عجیبی همچون ضرورت بستن چاههای نفت و مشابه آن شنیده شود؛ آن هم در شرایطی که به دلیل حرکت سریع دنیا به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، کشورهای نفتخیز جهان سرعت تولید نفت خود را افزایش دادهاند تا نفت خود را به سرمایه ماندگار تبدیل کنند. گویا همه مشکلات کشور ناشی از نفت است.
درحالی که نفت به خودی خود، نعمت یا نفرین نیست و نوع نگاه ما به نفت و سیاستگذاریهایمان نقش و جایگاه نفت را مشخص میکند. کما اینکه نروژ چنین کرد و از نفت خود بهره برد، اما ونزوئلا که بیشترین ذخایر نفت جهان را دارد در فقر دست و پا میزند.
شاید اگر ما نفت نداشتیم، از این هم فقیرتر بودیم؛ چراکه وقتی هنر مدیریت استفاده از نعمت نفت را نداریم، هنر استفاده از سایر داشتههایمان را هم نخواهیم داشت. مگر همین حالا از سایر داشتههایمان خوب استفاده میکنیم؟ مثلا جزو ۱۰ کشور اول جهان از نظر جاذبههای تاریخی و طبیعی گردشگری هستیم، اما درآمدمان از گردشگری از کشورهای کوچک جهان هم کمتر است! پس مشکل از نفت نیست؛ مشکل از نوع مدیریت ماست که حتی نمیدانیم قرار است از نفت خود چگونه استفاده کنیم؟ چقدر تولید کنیم؛ چقدر صادر کنیم؛ چقدر تبدیل به فرآورده کنیم و….
اما مشکل دوم، تحریم است. نتیجه تحریم، درجا زدن در تولید نفت است؛ چون نه میتوان سرمایه و تکنولوژی جذب کرد و میادین نفت و گاز را توسعه داد و نه میتوان نفت صادر کرد. اینکه گفته میشود با توان داخلی میتوان میادین را توسعه داد، شاید در ظاهر امکانپذیر باشد، اما همه جا امکانپذیر نیست و اگر هم امکانپذیر باشد، کیفیت کار کاهش مییابد.
مثل فاز یازده پارس جنوبی که به دلیلعدم بهرهمندی از فناوری سکوهای فشارافزایی، امکان توسعه آن را نداریم یا برخی میادین نفتی ما از جمله در غرب کارون که ضریب برداشت ما بدون بهرهگیری از تکنولوژیهای روز جهان، در آنها بسیار پایین است.
۱۱۵ سال از کشف نفت در ایران میگذرد، اما وضعیت شهرهای نفتی ما خود بهترین مصداق از سوءمدیریت ماست؛ شهرهایی که زمانی آباد بودند و اکنون پر از فقر و محرومیت هستند. همانگونه که در حوزه کلان هم، در نوع سیاستگذاری برای استفاده از این نعمت خدادادی، آنقدر سردرگم هستیم که چهار دهه است در تولید نفت درجا میزنیم و در تجارت جهانی گاز هم جایگاهی نداریم.
سوءمدیریت در اغلب ارکان مدیریت به چشم میخورد و اتفاقا نفت، بیشترین آسیب را از این سوءمدیریت متحمل شده، اما در کمال شگفتی، نفت را که خود قربانی بوده، در جایگاه متهم نشاندهاند! اینکه چه زمانی مسوولان و سیاستگذاران ما ارزش و جایگاه نفت را در مییابند و از این ثروت خدادادی آنگونه که آفریننده رفاه برای آحاد مردم باشد استفاده خواهند کرد، پرسشی است بیپاسخ و البته با چشماندازی مبهم!
منبع: فرارو
کلیدواژه: کشف نفت قیمت طلا و ارز قیمت موبایل تولید نفت نفت خود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۵۲۷۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سوءمدیریت فاحش و زبان دراز برخی دولتمردان سابق درباره فقر
«فقر مطلق در دوره فعالیت دولت قبل سه برابر شد».
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه ایران در گزارشی با بیان این که در دولت سابق ۱۱ میلیون نفر زیر خط فقر رفتند، نوشتند: در حالی که تمام گزارشهای مراجع داخلی و جهانی از سقوط شاخصهای مربوط به فقر و رفاه اجتماعی در دوره هشتساله دولتهای یازدهم و دوازدهم و بهبود این شاخصها در دولت سیزدهم حکایت میکند، برخی از مسئولان دولت قبل با ادعای دلسوزی برای مردم از بلندشدن صدای خرد شدن استخوان مردم گفتهاند. گویی فراموش کردهاند که آمارها سخن میگویند و نمیتوان صدای آن را نادیده گرفت. گویی فراموش کردهاند که از دهه ۱۳۹۰ که ۸۰ درصد آن به دوره فعالیت دولتهای یازدهم و دوازدهم مربوط است بهعنوان دهه از دست رفته اقتصاد یاد میشود. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم با انتقاد از شرایط فعلی اعلام کرده است که «صدای شکسته شدن استخوان مردم به گوش میرسد. از سال ۹۷ تا الان مردم با تورم حدود ۴۰ درصد روبهرو هستند، الان تورم دی ماه نسبت به دی ماه سال قبل، ۴۳ و اندی درصد است و حتماً تا پایان سال هم بالاتر میرود. فرهنگی و کارمند ناراضی میشوند. حقوق کم میشود، کارگر ناراضی میشود، سفره مردم کوچک میشود. دومین موضوعی که خواهم گفت این است که مسئله معیشت مردم را جدی بگیرید. صدای شکسته شدن استخوان مردم به گوش میرسد.»
جدای از سخنان مسئولان دولت قبل که عمدتاً رنگ و بوی سیاسی دارد، با نگاهی به آمارهای رسمی میتوان گفتههای آنها را راستیآزمایی کرد تا مشخص شود در چه دولتی سفره مردم کوچک شده و تعداد فقرا افزایش یافته است. هر چند به طور قطع دولتمردان سیزدهم نیز از شرایط امروز اقتصاد کشور که ریشه در ناکارآمدی و کژیهای دهه قبل دارد؛ رضایت ندارند، اما به گواه آمار رسمی، تلاشهای دولت برای تغییر این شرایط و بازگرداندن قطار اقتصاد به ریل اصلی نتایج مثبت ملموسی به همراه داشته است. بررسی آمارها و گزارشها نشان میدهد که شاخصهای توزیع درآمد نیز سقوط کرده است. فقر مطلق در این دوره سه برابر شده است.
رشد سه برابری فقر مطلق در دولت قبل در حالی است که شاهد کاهش شدید آن در دولت ماقبل دولت روحانی بودهایم. در سال ۱۹۹۰ (۱۳۶۹) حدود ۶.۲ درصد جمعیت ایران با فقر مطلق مواجه بودهاند. این رقم در سال ۱۹۹۸ (۱۳۷۷) تقریباً نصف میشود و به ۲.۹ درصد کاهش مییابد. در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۵) نیز با اجرای طرح هدفمندی یارانهها نسبت افراد دارای فقر مطلق به کل جمعیت ایران تقریباً یک پنجم میشود و به ۰.۶ درصد میرسد. این رقم در سال ۲۰۱۳ به ۰.۲ درصد کاهش مییابد که کمترین رقم ثبت شده برای فقر مطلق در ایران در آمار بانک جهانی است.
علاوه بر بانک جهانی، مرکز پژوهشهای مجلس نیز در گزارشی به پدیده فقر مطلق در دهه گذشته پرداخته است. براساس این گزارش، نرخ فقر مطلق با روندی افزایشی از ۱۹.۴ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۳۴.۴ درصد در سال ۱۴۰۰ رسید و طی این مدت بیش از ۱۱ میلیون نفر از جمعیت کشور به زیر خط فقر سقوط کردهاند.
بیش از ۱۱ میلیون نفر زمانی به زیر خط فقر سقوط کردند که بارها به دولت روحانی هشدار داده میشد که کشور را معطل برجام نکند و با اتخاذ سیاستهای مناسب و اصولی اقتصادی مانع از افزایش تورم و گرانیها شود. اما روحانی در آن ایام حتی مشکلات آب خوردن مردم را هم به برجام و تحریم گره زده بود! نکته مهم اینجاست که با افزایش قیمت مواد غذایی بخصوص از سال ۱۳۹۷ و کاهش درآمدها، خانوار مجبور شده تا سهم بیشتری از هزینههایش را به خوراک اختصاص دهد؛ از اینرو سهم خوراک از هزینههای خانوار از ۲۹ درصد در سال ۱۳۹۶ به بیش از ۳۲ درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده است. سهم مسکن از کل هزینههای خانوار بهعنوان دیگر کالای ضروری نیز از ۲۳ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۲۷ درصد در سال ۱۴۰۰ افزایش یافت.
منبع: کیهان